گذر

هر روز دفتر شعرم از یاد تو پر می شود و من خالی. 

هر شب دستهای تو، خواب مرا می رباید  

و من  

به انتظار سپیده صبح ، لحظات می شمارم . 

شماره زدن روزها و ساعات ،جزئی از من شده اند  

ومن ، تنها به گذر آنها دلخوشم .

نظرات 7 + ارسال نظر
آیدا شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 01:22 ب.ظ http://ayneh68.blogsky.com

تمام این لحظات را گذارنده ام ... مواظب باش مثل من به خاموشی نرسی :)

مریمی شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 04:55 ب.ظ http://abrikezanshod.blogfa.com/

: )

مجنون یکشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 01:19 ب.ظ http://www.loveshz.blogfa.com

سلام بازم به روز شدم سر بزن شا هم نوشته هاتون قشنگه ممنونم بازم سر بزن

فرزاد ( آزناز ) یکشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 02:24 ب.ظ http://www.aznaz.persianblog.ir

انگار پای ثانیه ها لنگ می شود

وقتی دلی برای دلی تنگ می شود

نانا یکشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 06:23 ب.ظ http://nana2.persianblog.ir

ممنون از دعوت..
امشب دیگر حسی برای نوشتن برایم نمانده..
نمی دانم چرا ولی احساسی به من می گوید که ترانه ی زندگی ام رو به اتمام است..
شاید من چشم بسته به زندگی ادامه داده بودم....

سهراب ساعی دوشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 03:03 ب.ظ http://sohrabsaei.persianblog.ir/

سلام دوست خوبم.
مرسی بابت تبریکتون و ممنون بابت آرزویی که برام کردین اما امیدوارم آرزوتون در مورد من محقق نشود چون دیگه حال و حوصله ای واسم نمونده.

شماره زدن روزها و ساعات ،جزئی از من شده اند
ومن ، تنها به گذر آنها دلخوشم .

زیبا بود اما ای کاش همین اندازه به گذر آنها هم دلخوش بودیم.گذر آنها عذاب آور است....
ممنون و موفق باشی دوست نازنینم.

مهران سه‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 02:19 ب.ظ

سلام مهتاب جون امیدوارم که حالت خوب باشه من اولین باره که اومدم وبلاگ تورو می بینم خیلی خوبه عالیه واسم ایمیل بزن
ممنون مهتاب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد