از تو گفتن از تو حدیث سرودن به تو اندیشیدن روزهایی ست که مرا به خود آغشته کرده است. دیگر اندیشه از آن من نیست . فکرم تهی از هر فکر دیگری است . گردش دیوانه وار جملات و کلمات ، در هجوم طغیان های ذهنم چه ظالمانه مرا می آزارد . دست به قلم گرفته ام تا شاید اندکی آرامش یابم . تا شاید اندکی خواب در چشمانم بیاساید . تا شاید لحظه ای کبوتر کوچک دلم ، در قفس خود آرام گیرد . گر چه نمی دانم چه بنویسم ولی نوشتن خود دلیلی بر آسودن است . دلیلی بر خالی کردن درون است . بدون دیدن زمانها و نگاهها چیزی که تو ، خود گفتی . و این جمله چه نیرومند به دستانم توان می بخشد . (اهواز- 27/۰۲/79 ) |