با تو چه بگویم؟ از که بگویم؟ که تو خود واقفی به تمام نگفتنی ها که تو خود آگاهی به تمام لحظات زندگیم . اگر چه این دانستن ، بستن زنجیرها باشد . اگر چه گفتن تو ، پایبندی باشد که خود ، آگاهم . اگر چه پرسیدن تو، هراس باشدکه خود، دارم . اگر چه تاکیدات تو، آزردگی باشدکه بیزارم. پس سکوت را به لب زدن و پیام را به گوش سپردن و قلب را به اراده گرفتن از ضربان ها و طپش های بی هنگام بهترین راهی ست که طی باید کرد تا بینا شدن چشم ها و شنوا شدن گوش ها . |